یک کامیون دار که محکون به قتل است از زندان فرار می کند، زن جوانی را گروگان می گیرد و در مسابقه جاده ای برون مرزی وارد ماشین اسپرت او می شود به این امید که قبل از دستگیری پلیس به مکزیک برسد…
یک فیلمنامه نویس رابطه خطرناکی با یک ستاره کم رنگ سینما برقرار می کند که مصمم به بازگشت پیروزمندانه است.
«والتر نف» زخمى وارد دفتر کارش مىی شود و با دستگاه ضبط صدا ماجراى خود را تعریف می کند: این که چطور به عنوان مأمور بیمه به خانه ى آقاى «دیتریکس» رفت و به خانم خانه، «فیلیس» دل باخت، طورى که قبول کرد در نقشه ى قتل شوهر ثروتمندش و تصاحب حق بیمه با او هم دستى کند... .
ندیمه ى جوانى در تعطیلات با «ماکسیم د وینتر» صاحب قصر باشکوه ماندرلى آشنا میشود که همسر اولش، « ربکا »، را از دست داده است و با قبول پیشنهاد ازدواج او، بانوى تازه ى ماندرلى میشود؛ اما یاد و خاطره ى « ربکا » روى زندگیشان سایه انداخته است...
هالی مارتینز یک رمان نویس داستان های تخیلی است صاحب منصبی توسط متحدان پیروز در جنگ وین می شود. کمبود غذا باعث رونق بازار سیاه شده است. او به دعوت دوست سابقه مدرسه ی خود به نام هری لایم، این کار را می پذیرد. اما پس از مدتی می فهمد که دوستش در یک حادثه ی عجیب کشته شده است. پس از صحبت با دوستان و همکاران لایم متوجه وجود تضادهایی در حرف های آنان شده و مصمم می شود که کشف کند واقعا چه اتفاقی برای لایم افتاده است.