زبان: Japanese
- میانگین رای 48260 نفر
- ژانر
- سال انتشار
- محصول
- زبان
- مدت زمان01 ساعت و 57 دقیقه
هانا دختری 19 ساله است که زندگی عادی دارد. او یک رو عاشق مردی گرگینه می شود. هانا زندگی خود را با آن مرد شروع می کند و دو فرزند به نام های آمه و یوکی را به دنیا می آورد. آمه و یوکی با اینکه نیمه گرگی هستند در میان مردم زندگی می کنند. اما بعد از مرگ مرد گرگینه، هانا تصمیم می گیرد به یک روستایی دور از شهر خودش نقل مکان کند...
- میانگین رای 9422 نفر
- ژانر
- سال انتشار
- محصول
- زبان
- مدت زمان02 ساعت و 20 دقیقه
پس از پس از یک جنگ، دختر جوانی که به عنوان «ابزار» برای جنگ مورد استفاده قرار می گرفت، زندگی کردن را یاد گرفت. با زخم های سوختگی، او به گذشته اش برمی گردد تا احساسات واقعی سرگرد را احساس کند، «دوستت دارم».
- میانگین رای 31002 نفر
- ژانر
- سال انتشار
- محصول
- زبان
- مدت زمان01 ساعت و 27 دقیقه
استودیو جین ای به مناسبت هفتادمین سالگرد تاسیسش تاچیبانای را مسئول ساخت یک مستند می کند. تاچیبانا برای ملاقات با چیوکو فوجی وارا به کوهستان دور افتاده سفر می کند. چیوکو ستاره درخشان بازیگری استودیو از سال 1930 تا 1960 بود، که ناگهان تصمیم میگیرد در اوج شهرت از سینما خداحافظی کند. زمانی که چیکو درحال یادآوری خاطرات گذشته ی خود است، تاچیبانا و فیلمبردارش در سه زمان مختلف در میان خاطرات چیکو قرار می گیرند.
- میانگین رای 10002 نفر
- ژانر
- سال انتشار
- محصول
- زبان
- مدت زمان01 ساعت و 38 دقیقه
پاتما شاهزاده دنیای زیرزمینی مخفی گرم و پر لوله، دوست دارد از این ددنیا خارج شود و به گردش برود. او بیشتر دوست دارد به منطقه ای به نام منطقه خطر برود که کسی اجازه ورود به آن را ندارد. او بالاخره وارد این منطقه می شود و راز او کشف می کند.
- میانگین رای 14896 نفر
- ژانر
- سال انتشار
- محصول
- زبان
- مدت زمان01 ساعت و 30 دقیقه
پس از جنگ ژاپن به مناطق مختلفی تقسیم شده است. در یکی از این مناطق به نام هوکیادو برج بلندی ساخته شده است که حتی از توکیو هم قابل رویت است. در تابستان سال 1996 سه دانش آموز به هم قول می دهند به وسیله هواپیمای دست ساز خود از مرز بگذرند و راز برج را فاش کنند.
- میانگین رای 100620 نفر
- ژانر
- سال انتشار
- محصول
- زبان
- مدت زمان01 ساعت و 34 دقیقه
نوجوانی به نام شو که دچار بیماری قلبی است و قرار است به زودی تحت عمل جراحی قرار بگیرد. شو برای استراحت و تقویت بدنش به خانه ییلاقی خانوادگی شان آورده می شود. او در همان لحظه ی ورود یک ادم کوچولو به نام اریتی را می بیند. اما انسان ها نباید آدم کوچولوها را ببینند.