یک وسترن، با الهام از افرادی مانند تارانتینو و لئونه، که در دهه 1920 در سرزمین مرزی بین لهستان و اتحاد جماهیر شوروی اتفاق میافتد: برادران دوقلو قصد سرقت از یک خانواده رقیب به سبک مافیایی را دارند، نمونهای از توانمندسازی زنان به این دلیل که توسط خواهران اداره میشود…
مک که تجارت خود را تعطیل کرده در شهرهای مختلف میگردد تا شغلی جدید برای خود پیدا کند تا اینکه با صاحب یک بار آشنا میشود و ...
زنی از جنگ بر می گردد و با خانواده ای در نیویورک دوست می شود. این خانواده یک باند سرقت اشیا و وسایل گران قیمت و با ارزش هستند. این تمام چیزی است که بین او و آن ها و زندگیشان قرار دارد.
فیلمی جنگی حماسی از کارگردان تحسین شده فیلم مستر سیکس ( آقای شش). در سال 1973 هشتصد سرباز چینی در گمرک و در رزمگاه شانگهای داخل انباری گیر افتاده و به محاصره نیروهای ژاپنی درآمده اند.
یک کارآگاه خصوصی که تعادل روانی ندارد، بعد ازاینکه استخدام میشود تا در مورد یک مرگ مشکوک در شهری کوچک تحقیق کند، در مییابد که این پرونده به همان پاپوشی که موجب مرگ دخترش شد، مرتبط است.
یک گاو سوار مجروح، که بهترین روزهای خود را در رودئو گذرانده است، موافقت می کند که برای یک کوسه قرضی نابخشوده، اسب های طناب زنی را بدزدد.
رناتو ، یک مجری هواپیمایی مکزیکی ، از اینکه فهمید یک برادر ناتنی آمریکایی دارد که هرگز از او نمی شناخت ، شوکه شد...
تراویس بلاک یک مامور دولتی است که با گذشته پنهان خود کنار می آید. وقتی بلاک متوجه طرحی می شود که شهروندان آمریکایی را هدف قرار می دهد، خود را در تیررس رئیس اف بی آی می بیند که زمانی از او محافظت کرده بود.
سیبل 25 ساله به همراه پدر و خواهرش در یک دهکده خلوت در کوهپایه دریای سیاه ترکیه زندگی می کند. سیبل لال است اما با استفاده از زبان اجدادی و از طریق سوت زدن با بقیه ارتباط برقرار می کند.
زمانی که هو یوانجیا جوان و تهاجمی بود، فکر می کرد هنرهای رزمی مهم ترین هستند. هنگامی که به نونگ جینسون، جوانی مترقی که اصلاح طلبان را همراهی می کرد، کمک کرد، به تدریج فهمید که آنچه واقعاً اهمیت دارد کمک به کشور و مردم است. برای اینکه در تیانجین جای پایی داشته باشد، هو یوانجیا هفت نفر از افراد شرور را شکست داد. و هنگامی که او با یولان رقابت کرد، توسط یوان تینشان، یک مرتجع دربار امپراتوری به همکاری پرداخت. در این لحظه آقای تان، رهبر اصلاح طلبان در مسیر پایتخت به تیانجین آمد. هوو یوانجیا مسئول اسکورت او تا پایتخت بود. در طی این ماموریت نفس گیر، هو یوانجیا می فهمد که…