زمین مووی

پیرمردی فقط با استفاده از اتوبوس های محلی در کشور عبور می کند.

داستان افسانه ای کونجالی مارککار چهارم و جنگ حماسی او علیه پرتغالی ها.

در حالی که پنج دوست در تعطیلات در روستایی در ویسکانسین هستند، پس از تصادف وسیله نقلیه آنها در یک طوفان برفی، به یک ساختمان خلوت پناه می برند. گروه برای یافتن کمک از هم جدا میشوند، بدون اینکه گوشی آنها آنتن داشته باشد. اما زمانی که دوباره به هم می رسند، یکی از آنها مرده پیدا میشود.

در دهکده ای دورافتاده در کاستاریکا، کلارا، یک زن 40 ساله گوشه گیر، بیداری عرفانی ای را تجربه می کند و سفری را آغاز می کند تا خود را از کنوانسیون های مذهبی و اجتماعی سرکوبگرانه ای که بر زندگی او مسلط شده است رهایی بخشد.

یک فیلم دلهره آور با مایه های کمدی سیاه درباره یک اپراتور تنهای باجه عوارضی با گذشته ای که به سرعت به او می رسد.

دوقلوهای برادر یک شب جهنمی را در مسافرخانه ای دورافتاده می گذرانند، همان جایی که پدرشان در شبی که آنها به دنیا آمدند ناپدید شده.

یک مرد جوان آگورافوبیک (هِنری) که با یک یوتیوبر و بازیگر در تقلا (اِریک) زندگی می کند، وب کم زنان جوان را هک می کند و مشکوک می شود که یکی از آنها یک قاتل زنجیره ای است.

سینتو، یک عاشق افسرده، احساسات خود را بر روی یک اسکناس می نویسد که ویروسی می شود و باعث زنجیره ای از رویدادهای خنده دار می شود. آیا او بر دل شکستگی غلبه خواهد کرد و موضوع را برای خودش خواهد بست؟

نویسنده ای دلشکسته که با جامعه نویسندگان درگیر است، به ایستگاه تپه ای آرام می رود که در آنجا دوباره عشق پیدا کند. اما یک قاتل سریالی را کشف می کند که به طور مرموزی زنده شده و همه اطرافیانش را می کشد.

ویجیکومار، با نام مستعار سالگا، ناخودآگاه به قلمرو دنیای زیرین کشیده میشود. سامرات، یک پلیس صادق و درستکار، او را میبیند و تصمیم میگیرد تا عدالت را آشکار کند.