زمین مووی

تیم استروم در طی یک ماموریت اسکورت توسط تیم گوست در کمین قرار می گیرد. شش ماه بعد، گائو ژان و پانگ جیان تیم ببر را برای نجات دانشمندان هدایت می کنند.

قرن نوزدهم،نیومکزیکو.پدری به خانه بر می گردد به امید اینکه با دخترش "مگی" ارتباط برقرار کند.دختر او ربوده شده و این اتفاق آنها را وادار می کند با هم همکاری کنند تا او را بازگردانند...

«نیک ولز» سارقی است میان سال که می خواهد از زندگی تبهکارانه کناره بکشد و کلوب موسیقی جازش را بگرداند. اما پیش از آن که «نیک» بتواند به رویاهایش جامه ی عمل بپوشاند، «ماکس»، استاد و شریک تجاری اش او را تحت فشار قرار می دهد تا یک سرقت نهایی را هم برای او به انجام دهند.

گروهی از دوستان که هر کدام باید سرنوشت خود را طی کنند و در خیابان ها و محله شلوغ ایسال ایکو، بزرگ می شوند.

موروثی ، فیلمی ترسناک و رازآلود محصول سال 2018 به کارگردانی آری استر است. در خلاصه داستان این فیلم آمده است که: الن ، رئیس خانوادهی گراهام ، فوت میکند و فرزند خانواده شروع به باز کردن رازهای پنهان ، مرموز و وحشتناک خاندان خود میکند. هر چقدر که او رازهای پنهان خاندان خود را کشف میکند ، به همان اندازه نیز خود را در حالی پیدا میکند که میخواهد از سرنوشت شوم خود که به ارث برده است، فرار کند... .

شهروندان از گانگنام در سئول شروع به تجربه علائم غیرمعمول و وحشتناکی می کنند که به موجودات غیرانسانی تبدیل می شوند و تنها چند نفر از بازماندگان این امکان را دارند که زنده بمانند.

کارین، یک خانه دار 34 ساله، مادر زیگی 17 ساله است. هنگامی که شرکتی که او را استخدام کرده است تحت قوانین سرمایه داری تصاحب می شود. کارین باید بین صادق بودن با خودش یا دروغ گفتن برای محافظت از خود و خانواده اش یکی را انتخاب کند.

داستان فیلم در مورد مادر مجردی است که برای تنها دخترش شب ها کتاب «آقای بابادوک» رو میخواند و باعث میشود به طور ناخواسته هیولایی وارد خانه شوند و...

جادوگر مو قرمز یاگا با یک گربه مخترع و قهوهایهای شاد در کلبهای در مردابهای پادشاهی دوردست زندگی میکند. برای اینکه یاد بگیرد چگونه به طور واقعی جادو انجام دهد به کتاب طلسم نیاز دارد که سال ها پیش توسط بلادونا جادوگر شیطانی از او دزدیده شده بود. ناگهان، سرنوشت به یاگا این فرصت را می دهد که حتی با مجرم قسم خورده کنار بیاید، زمانی که شاهزاده خانم سینگلاز...

یک روزنامه نگار زمانی که برای پوشش خبری به پیست یخ شهر خود برمی گردد با ترس های قدیمی روبرو می شود. با کمک صاحب و دختر جوانش، او شروع به ارزیابی مجدد هدف زندگی خود می کند.