زمین مووی

اژدهایی که به Drago معروف است سعی می کند رقابت بین خواهر و برادر را که هر دو دارای قدرت اژدها هستند و دنبال تاج و تخت پدربزرگ خود هستند ، پایان دهند. این در حالی است که تهدید جدیدی منبع قدرت دراگو را می رباید و ...

در حالی که اولین شیفت شب خود را در یک هتل دور کار می کرد، زنی شروع به شک می کند که ملک خالی از سکنه است.

پس از خراب شدن ماشین آنها در یک شهر کوچک وهم آور، یک زوج جوان مجبور می شوند شب را در یک کابین دورافتاده بگذرانند. وحشت ایجاد می شود زیرا آنها توسط سه غریبه نقابدار وحشت زده می شوند که بدون هیچ ترحمی و ظاهراً هیچ انگیزه ای حمله می کنند.

آلیس و سلین یک شیوه زندگی سنتی را با شوهران و پسران موفق همسن در دستور کار قرار می دهند. اما هماهنگی کامل زندگی شان پس از یک حادثه غم انگیز به طور ناگهانی شکسته می شود...

اسیران مجبور می شوند برای زندگی خود با هم رقابت کنند...

ایرنا یک پرستار 19 ساله است که در طول جنگ جهانی دوم در خانه یک افسر نازی در لهستان مشغول به کار میباشد. در این میان زمانی که ایرنا متوجه میشود محله یهودینشین در شرف نابودی قرار دارد، جان خود را به خطر میاندازد تا دهها یهودی را در زیرزمین خانه سرگرد پنهان کند اما…

وقتی زنی که سعی میکند از گذشتهاش سبقت بگیرد، بین شیوع زامبیها و گروههای شبهنظامی متخاصم گرفتار میشود، باید برای یافتن راه بازگشت به خانه بجنگد.

گارفیلد گربه ای خودخواه ، تنبل و غرغرو است که در خانه صاحبش جان زندگی بی دغدغه ای را سپری می کند . اما پس از آنکه جان سگی به اسم اودی را به خانه می آورد آرامش گارفیلد بهم می ریزد . گارفیلد اصلاً از این تازه وارد خوشش نمی آید و شروع به حسادت کردن و آزار او می کند و عاقبت این اعمال و رفتار خودپسندانه گارفیلد باعث می شود اودی از خانه بیرون رفته و در شهر گم شود . گارفیلد که از گم شدن اودی احساس گناه می کند تصمیم می گیرد تا شهر را جستجو کرده و او را به خانه بر گرداند . از طرف دیگر اودی در چنگ یک برنامه ساز تلویزیونی اسیر شده و جان و دوست دخترش لیز نیز در پی یافتن او هستند . گارفیلد نیز می کوشد تا هر طور شده اودی را پیدا کند ...

به نظر می رسد هالی همه اینها را دارد: دو بچه، یک خانه خوب، یک شغل خوب به عنوان یک معلم ، و یک شوهر با شغل خوب و رده بالا. اما نشانه های نگران کننده ای وجود دارد که نشان می دهد همه چیز در دنیای او درست نیست. بی خوابی...

دختر جوانی که تجربهای سخت را پشت سر میگذارد، شروع به دیدن دوستان خیالی همه میکند که با بزرگ شدن دوستان واقعیشان پشت سر گذاشتهاند.