زمین مووی

یک خانواده تلاش می کنند تا از یک فاجعه عظیم در پاریس زنده بمانند

در فیلم چهارصد و سی و هشت روز در آستانه 28 ژوئن 2011، روزنامه نگاران سوئدی مارتین شیببی و یوهان پرسون با عبور غیرقانونی از مرز سومالی به اتیوپی ، همه چیز را به خطر انداختند.

این فیلم، داستان جینی سرسخت را بیان میکند که برای ازدواج سانی را میبیند، اما ناامیدش میکند...

یک اژدهای نقرهای جوان، یک روح کوهستانی و یک پسر یتیم در سفری به رشته کوههای هیمالیا، برای پیدا کردن دریچه بهشت با همدیگر همراه میشوند.

زوجی بعد از وقوع بهمن در جریان اسکی خانوادگی در کوه های آلپ، به سختی از این حادثه جان سالم به در می برند. پس از این اتفاق زندگی آن ها به هم ریخته و این زوج مجبور می شوند نگاهی دوباره به زندگی شان و حسشان نسبت به یکدیگر بیندازند.

لیلا که در فاحشه خانه بزرگ شده است، یک رقصنده کاباره در هتل پنج ستاره دیگویجی سینگ است. یک روز مادر در حال مرگش به او خبر می دهد که او را به فرزندی قبول می کند. لیلا در جستجوی مادر توسط کاران کمک می کند.

سه اختر شناس به صورت اتفاقی سیگنالی از فضا دریافت می کنند. به عقیده ی آن ها این سیگنال از یک تمدن بیگانه ی بسیار بسیار دور به دست آنان رسیده است اما حقیقت ماجرا از هر آن چه در تصور آن ها می گنجد نیز فوق العاده تر است.

در این درام با الهام از زندگی لوسیو اورتوبیا، یک آنارشیست یکی از بزرگترین بانک های جهان را با یک عملیات جعل مبتکرانه هدف قرار می دهد.

یک خانواده پناهجوی سوری، یک معلم انگلیسی از افغانستان و یک مرزبان را دنبال می کند. همه آنها در مرز لهستان و بلاروس در جریان آخرین بحران انسانی بلاروس با یکدیگر ملاقات می کنند.

یک کودک بیگانه از دنیای در حال مرگ خود تخلیه می شود و به زمین فرستاده می شود تا در میان انسان ها زندگی کند. صلح او زمانی که سایر بازماندگان سیاره مادری او به زمین حمله می کنند به خطر می افتد.