وقتی لیو به لندن نقل مکان می کند، با گروهی مرموز از پسران آشنا می شود که او را به دنیای سفر رویایی می کشانند. او و گروه رویای سرگردانش مراسمی را برای تحقق بزرگترین رویای خود برگزار می کنند، اما این بزرگترین فداکاری را می طلبد.
.یک نوجوان یتیم با یک کارآگاه رابطه ی دوستی برقرار می کند. آن ها با کمک هم بر روی پرونده ی قتل مادرش کار می کنند و متوجه نیرو های ماورایی می شوند که خانواده ی آن ها را تهدید می کند.
سه برنامه نویس جوان با فناوری متروکه ای مواجه می شوند که هدف آن تشخیص حضور ماوراء طبیعی است. آنها این فناوری را مهندسی معکوس کرده و یک برنامه برای تلفن های خود ایجاد می کنند که به آنها اجازه می دهد ارواح را ببینند و در نتیجه زندگی خود را به خطر می اندازند.
هنگامی که آنابل پانزده ساله برای زندگی در یک یتیم خانه فرستاده می شود، او با دو بچه دیگر به امید نجات حیوانات در مزرعه خانواده اش فرار می کند. آنها باید قبل از اینکه آنها توسط همسایه حریصش، بو گیلمر برده شوند به مزرعه برسند. با رسیدن به مزرعه، آنابل و بچهها متوجه میشوند که یک اسب شاخدار جادویی ساکن شده است.
ارتش با شناخت قدرت مخرب میمون غول اسیر خود، ارتش آماده جنگ خود را می سازد. اما اولین آزمایش عملی ربات میمونی به طرز وحشتناکی اشتباه می شود و ارتش چاره ای جز رها کردن گیای زندانی ندارد...
داستان این فیلم حول محور فرزند بابانوئل می چرخد. زمانی که پدر او تصمیم میگیرد که خودش را بازنشسته کند، او مجبور میشود که کنترل شغل خانوادگی شان را در دست بگیرد و آن را در مسیر درست پیش ببرد. از طرف دیگر هم در همین حین، برادرش که قرار بود به جای پدرشان تبدیل به بابانوئل شود، به خاطر پرواز شب کریسمس دچار مشکل می شود و دیگر اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و…
بعد از اینکه «جین فاستر» مورد تهدید ساکنان دنیای تاریک «سارتالفیم» قرار می گیرد، «ثور» آماده می شود تا به زمین بازگشته و به هر قیمتی از جان او محافظت کند... .
حماسه ای باشکوه با فانتزی شرقی که جنگ های افسانه ای طولانی بین انسان ها، جاودانه ها و هیولاها را بازسازی می کند که بیش از سه هزار سال پیش رخ داده است.
این فیلم یک کمدی افسانه ای در مورد یک مرد معتاد به کار است که از یک غول چراغ جادو کمک می گیرد تا قبل از کریسمس خانواده خود را ببیند.
